شهید «محمدرضا کشاورز» در دفتر یادداشت خود می‌نویسد: «زبان از گفتن درد سرخ و محزون گردید جهان از جا دادن غم سرد و کوتاه گردید...» متن شعر و دستخط این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.

لرزه افتاد به جانم که بی جان گردید | شعری از دانش آموز شهید محمدرضا کشاورز

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «محمدرضا کشاورز» 20 فروردین سال 1386 در شیراز به دنیا آمد. 6 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران پیش دبستانی را در مهد گلدونه و ابتدایی را در مدرسه قشقایی شیراز با نمرات عالی پشت سرگذاشت. او در دوران تحصیلی جز ممتازین کلاس بود. دوران راهنمایی را در مدرسه شاهد ۱۱ گذراند و دبیرستان را در مدرسه شاهد احمدخمینی در رشته انسانی پشت سرگذاشت. وی سرانجام چهارم آبان سال 1401 توسط تروریست تکفیری در حرم احمد بن موسی(ع) آسمانی شد.

شهید «محمدرضا کشاورز» در دفتر یادداشت خود می‌نویسد:

« زبان از گفتن درد سرخ و محزون گردید جهان از جا دادن غم سرد و کوتاه گردید
دل خونینِ بسی داد زند دست پا هم مرا جگر سوخته محشور گردید
قلب‌ها هم بسی دل می‌زنند که ای وای دلم خون گردید
چشم‌ها همچون شمع می سوزند لرزه افتاد به جانم که بی جان گردید
گفتم به تبسم بزنم بر چهره یار دیدم که نه ای جان من دلم خون تر گردید
«اینم از زندگی ما تا ببنیم آخرش چی میشه»

لرزه افتاد به جانم که بی جان گردید | شعری از دانش آموز شهید محمدرضا کشاورز

 به نام خداوند مهربان؛ خداوند مهربان دنیا را پر از طرح و نقش و زیبایی‌های خاص خلق کرده است تا انسان درک کند و شکر کند. الحمدالله. و رحمت خدا بر محمد و آل محمد.
از این شعر و نثری که نوشته است می توان فهمید که محمدرضا در دنیایی دیگر سیر می‌کرده است.

لرزه افتاد به جانم که بی جان گردید | شعری از دانش آموز شهید محمدرضا کشاورز

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده